خلاصه داستان: شرلوک گنومز نام پویانمایی محصول کشور انگلستان و آمریکا میباشد که به کارگردانی جان استیونسون ساخته شده و در سال 2018 عرضه شده است.
خلاصه داستان: نومئو و ژولیت ، کارآگاه افسانهای یعنی "شرلوک گنومز" را استخدام میکنند تا در مورد ناپدید شدن تعدادی از باغهای گنومز در لندن تحقیق کند و ...
خلاصه داستان: جنگ جهانی دوم. چهار بچه از راه گنجه ای بزرگ به سرزمین نارنیا می روند که زیر سلطه ی ملکه ی خبیثی است که آن جا را در زمستانی ابدی نگه داشته و مانع ورود کریسمس به آن جا شده است. منجی شیروش بزرگ، «اصلان» نیز برای نجات «نارنیا» و ساکنانش به کمک بچه ها می آید…
خلاصه داستان: داستان از این قرار است که ابتدا حملهای توسط گروهی از ببرهای تیزدندان به یکی از دهکدههای انسانها صورت میگیرد و طی آن همسر یکی از افراد قبیله اسکیموها در طول جنگ همراه با بچهاش فرار میکند. یکی از ببرها به دنبال او میرود و او مجبور میشود تا خود را در آب بیاندازد. کمی بعد ماموتی تنها(به نام مندی) همراه با خرس بسیار تنبلی (به نام سید) که با او به تازگی آشنا شده است-بر حسب یک تصادف سید به او وابسته شده است-آن زن را در رودخانه میبیند، زن بچهاش را به آنها میدهد و خود جانش را از دست میدهد. در ادامه …
خلاصه داستان: داستان از این قرار است که عصر یخبندان در حال پایان یافتن است و سه قهرمان قسمت پیشین -سید، مانی و دیه گو- که متوجه خطر زیر آب رفتن منطقه زیست خود و در نتیجه نابودی حیوانات شدهاند، تصمیم میگیرند تا قبل از آب شدن یخها خود را به منطقهای امن برسانند. آنها در طول راه با «الی» -یک ماموت ماده- و دو همراه وی «کرش» و «ادی» برخورد میکنند. الی که از کودکی با آن دو بزرگ شده خود را اُپوسوم میپندارد و تلاش مانی برای قانع کردن او فایده چندانی در بر ندارد. چون مانی قصد دارد به همراه او خانوادهای تشکیل داده و نسل ماموتها را از انقراض نجات دهد. آنها در طول راه با حوادث زیادی روبرو میشوند، از جمله خطر خورده شدن توسط دو جانور دریایی که از درون یخهای ذوب شده بیرون آمدهاند، اما سرانجام با رسیدن به مکانی امن و نجات الی توسط مانی همه چیز به خوبی و خوشی تمام میشود. اما اسکرات بیچاره در پایان این قسمت نیز موفق به دستیابی به بلوط محبوباش نمیشود…
خلاصه داستان: داستان فیلم پیدایش اولین دایناسورها را بعد از عصر یخبندان روایت می کند … با توجه به اینکه اولین جانوران در عصر یخبندان دایناسور ها نبودنند حضور دایناسور ها در قسمت سوم این انیمیشن مسئله ی عجیبی تلقی نمی شود زیرا دایناسور ها زیر لایه های ضخیم یخ، یک مکان گرم برای زندگی خود داشته اند و با آب شدن این یخ ها(که در قسمت دوم شاهد آن بودیم) راهی برای ورود مندی، دیگو، سید، الی و … به دنیای زیر لایه های یخ گشوده می شود و آنها را درگیر ماجرای جدیدی می کند. مندی و الی قرار است بزودی صاحب بچه شوند. دیگو نیز دچار تغییری در بدن خود شده است و حالا که مندی صاحب یک خانواده شده است میخواهد او را ترک کند. سید فهمیده است که گروه بزودی متلاشی میشود میخواهد برای خودش گروهی مستقل تشکیل دهد. او سه تخم دایناسور پیدا میکند ولی مادر بچهها آنها را به همراه سید میدزدد. حالا که سید گمشده است مندی و الی با دیگو که برگشته است به اعماق زمین میروند و درمییابند که هنوز دوران دایناسورها تمام نشده است. آنها به رهبری یک راسوی ماجراجو به نام باک بدنبال سید میروند و … فیلم همچنین ادامه کار اسکرت سنجاب بدشانس و بلوط و یک شخصیت جدید دیگر (اسکرتی) را دنبال می کند.
خلاصه داستان: هنگامی که بلوط اسکرات یک سیارک را به زمین می فرستد، گله باید راهی برای جلوگیری از برخورد سیارک به زمین با کمک دوستی که در حال بازگشت است پیدا کند.
خلاصه داستان: ماجراجویی ها شامل رفتن به اعماق دریا و همراهی با دایناسورها است. نمایش ها عمدتاً بر اساس علمی یا علمی تخیلی هستند. در چین محبوب بوده است، یکی از دلایل آن ممکن است این واقعیت باشد که بسیاری از جوانان چینی به این کشور فرستاده شده اند.
خلاصه داستان: مومو موجودی دوست داشتنی، خوش خنده با قلبی مهربان است. او در جزیره زیبایی به نام مووا زندگی می کند. جایی که با دوستان و حیوانات جدید روبرو می شود و ماجرا های آموزنده ای را با خود به ارمغان می آورد...
خلاصه داستان: بیگانه ای فضایی در سال 1969 موفق می شود تا مامور کی را به قتل برساند و کره زمین را در وضعیت خطرناکی قرار دهد. مامور جی که حالا یک کهنه کار در سازمان به حساب می آید، مامور می شود تا در زمان سفر کند و به سال 1969 بازگردد تا مانع از کشته شدن او در موعد مقرر گردد و به این ترتیب نسل بشر را نجات دهد…