خلاصه داستان: داستان زندگی مردی به نام «جان کنن» است. رویدادها بر مدار زندگی او و خانوادهاش در مزرعهای به نام «چاپارل» درآریزونای دههٔ ۱۸۷۰ میلادی دور میزند. جان کنن با کمک برادرش «باک» و پسر جوانش «بیلی بلو بوی» این مزرعه را مدیریت و اداره میکنند. «آنالی» همسر نخست جان و مادر بلو در نخستین اپیزود این سریال بهوسیلهٔ تیری که از کمان یک سرخپوست رها شده بود جان خود را از دست میدهد و جان کنن را بر آن میدارد که در راستای سامانبخشیدنِ دگربار به زندگیاش با دختری به نام «ویکتوریا» فرزند «دُن سباستین مونتویا»، یکی از قدرتمندترین مردان غرب، ازدواج کند. با این ازدواج، راه برای ورود «مانولیتو مونتویا»، برادر ویکتوریا، به مزرعهٔ چاپارل باز میشود. کاراکتر خندان و دوستداشتنی مانولیتو سببساز پذیرش بیشتر وی در جمع خانوادهٔ بزرگ کنن شده و او خیلی زود بر آن میشود که در چاپارل با خواهر خود ویکتوریا و خانوادهٔ کنن زندگی را ادامه دهد...
خلاصه داستان: وقتی جاسوسها به مهره سوخته تبدیل میشوند تمام ارتباطات آنها با سازمان به حالت تعلیق درآمده و هیچگونه دسترسی به پول ندارند. در ابتدای این سریال نیز گفته میشود که وقتی یک جاسوس به مهره سوخته تبدیل میشود نه پولی برایش باقی میماند نه اعتبار و نه پشتیبانی دارد و هیچگونه سابقه کاری نیز برای او ثبت نمیشود...
خلاصه داستان: یک دانشجوی فوق العاده موفق، مصاحبه شغلی خود را از دست میدهد و مسیرش به اشتباه به جنگلهای عمیق کنتاکی خورده است. حالا او باید برای زنده ماندن از خودش دفاع کند، اما...
خلاصه داستان: هنگامی که یک دختر 8 ساله به طور مرموزی در دریاچه کادو ناپدید میشود، این اتفاق، زنجیرهای از مرگها و ناپدید شدنهای گذشته را به هم پیوند داده و برای همیشه زندگی یک خانواده را تغییر میدهد و ...
خلاصه داستان: ماجراهای خانوادههای رابلز و فلینتاستونز که در محیطی ترکیبی از دنیای امروزی و عصر حجر در همسایگی یکدیگر و همراه با دایناسورها و ماموتها زندگی میکنند و...
خلاصه داستان: مالکوم پسری نوجوان و بسیار باهوش است که به همراه خانواده عجیب و شلوغ خود زندگی می کند. او تلاش می کند تا با مشکلات زندگی اش دست و پنجه نرم کند و...
خلاصه داستان: فیلم داستان زنی به نام "دومینیک" را روایت میکند که یک آدمکش حرفهای است. او پس از یک خیانت مرگبار، در دهکدهای کوچک در آمریکای جنوبی رها میشود. هنگامی که تنها فردی که به او اهمیت میدهد، به طرز وحشیانهای به قتل میرسد، دومینیک تصمیم میگیرد خود را فدا کند تا از خانوادهی او محافظت کند. او این خانواده را آموزش میدهد تا علیه مقامات فاسد و کارتلهای مواد مخدر که مسئول قتل هستند، قیام کنند و ...
خلاصه داستان: برای قرنها و در فرهنگهای مختلف، والدین فرزندان خود را از کیسه دار افسانهای هشدار دادهاند که کودکان بیگناه را میدزدد و آنها را در کیسهی کثیف و گندیدهاش میچپاند، تا دیگر هرگز دیده نشوند. پاتریک مککی در کودکی به سختی از چنین مواجههای فرار کرد که در بزرگسالی او را با زخمهای ماندگار گذاشت. اکنون، آزارگر دوران کودکی پاتریک بازگشته است و امنیت همسرش کارینا و پسرش جیک را تهدید میکند و ...
خلاصه داستان: یک سرباز سابق ارتش به نام اریک که دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شده است، پس از انفجار یک بمب در پل توبین بوستون، ناخواسته همراه با خواهر نوجوانش بر روی پل گرفتار میشود. اکنون در حالی که یک گروه مسلح از افراد، همه را گروگان میگیرند، اریک باید از آموزشهای حرفهای خود برای نجات خواهرش و سایر گروگانها استفاده کند، اما ...