خلاصه داستان: فیلم داستان جوانی به نام "امیلیانو" را روایت میکند که در جستجوی مادر گمشدهاش، فعال اجتماعی به نام "پالما فلورس" است. امیلیانو با هدف کشف حقیقت، به عنوان کارگر به خانواده ثروتمند آلداما نزدیک میشود، زیرا معتقد است آنها در ناپدید شدن مادرش نقش دارند و ...
خلاصه داستان: به نظر می رسد فری بومن پس از از دست دادن امپراتوری مواد مخدر خود، به دور از دنیای اموات برابانت آرامش پیدا کرده است. چرا او همه چیز را روی خط می گذارد و برمی گردد؟
خلاصه داستان: فیلم داستان مردی جوان بنام "امیر" که تلاش میکند تا رستوران پدرش در آمستردام را نجات دهد، اما زمانی که پس از یک اختلاف خانوادگی تصمیم به استعفا میگیرد، برای یک کارآفرین جوان و موفق در زمینه ارزهای دیجیتال به نام "روی" شروع به کار کرده که او را به دنیای خود میکشاند، اما ...
خلاصه داستان: یک پاندا کوچولو به طور تصادفی وارد دنیای جدید و شگفتانگیز آفریقا میشود. پاندا که همیشه در جنگلهای سرسبز چین زندگی میکرده، حالا باید در محیطی پر از دشتها و حیوانات غولپیکر مثل فیلها، شیرها و کرگدنها زندگی کند. این تغییر برای پاندا بسیار عجیب و جالب است، ولی در عین حال، او با چالشهای جدیدی هم روبهرو میشود.
خلاصه داستان: داستان فیلم حول محور آسانسوری در یکی از برجهای شهر نیویورک است که چندین مسافر در آن کشته شدهاند. ابتدا همه فکر میکنند مشکل از ایراد فنی آسانسور است اما وقتی تعمیرکاران هیچ مشکلی را در آسانسور پیدا نمیکنند مشخص میشود که مسئله از جای دیگری است. خبرنگاری به نام جنیفر ایوانز با بازی نائومی واتس و مکانیک آسانسوری به نام مارک نیومن با بازی جیمز مارشال به دنبال یافتن معمای آسانسور قاتل هستند و در حین جستجوهای خود متوجه میشوند که....
خلاصه داستان: هلمر مردی میانسال است که باید از پدر پیر و مزرعه بزرگش نگهداری کند. پیرمرد از اینکه برای پسرش زحمت ایجاد کرده شرمنده است. پدر به دلیل کهولت سن توان تحرک و انجام کارهای شخصی خویش را ندارد. هلمر باید کارهای سخت و طاقت فرسای مزرعه و گاوداری را انجام دهد و ...
خلاصه داستان: "آیدا" مترجم سازمان ملل است و در شهر کوچک سربرنیتسا زندگی می کند. اما زمانی که شبه نظامیان صرب برای تصرف آن شهر می آیند، خانواده او نیز همراه با هزاران شهروند دیگر برای نجات جان خود به دنبال یافتن اردوگاهی امن به سازمان ملل پناه می برند و ...
خلاصه داستان: پسر بچه ای به نام کیکی پدرش به جبهه رفته است. او که با احتمالات آشنا است، بررسی هایی انجام می دهد و به این نتیجه می رسد احتمال مرگ همزمان پدرش، یک موش و یک سگ صفر است. موش بر اثر حادثهای می میرد و کیکی تصمیم میگیرد سگ را بکشد تا پدرش سالم باز گردد.
خلاصه داستان: دو موش به نامهای وینی و تیتو، همراه با یک سوسک زرنگ، در مواجهه با سیل و ویرانیهایی که به زودی خواهد آمد، تصمیم به سفر به کشتی نوح میگیرند. آنها باید از همه موجودات، هر کدام یک نر و یک ماده، به همراه خود به کشتی نوح برسانند تا از این فاجعه جان سالم به در ببرند و ...