خلاصه داستان: خانواده کورهان اهل قاضیآنتپ هستن و خالصخان ستون این خانوادست. ماجرا زمانی شروع می شود که پلیس ها میان دم خونه ی کورهان ها و خالص خان بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای نوهی نازپرورده و چشمچرانش از شهر خود زن بگیرد.
خلاصه داستان: سریال قیام عثمان که ادامه سری پرطرفدار قیام ارطغرل می باشد به تاسیس سلسله بزرگ عثمانی می پردازد. عثمان موسس این سلسله نقش اول این سریال دیدنی می باشد.
خلاصه داستان: کیویلجیم یک خانم تحصیلکرده، مدرن و رئالیست است که بعد از طلاق از شوهرش با صلابت تمام زندگیش را با دو دخترش چیمن و دوعا ادامه میدهد و آنها را با ارزشهایی که باور دارد تربیت میکند. دوعا که در رشتهی دندانپزشکی تحصیل میکند، در همان سال اول دانشگاه بخاطر حامله شدنش تصمیم به ازدواج میگیرد و باعث ناامیدی کیویلجیم میشود ولی شوک اصلی زمانی به او وارد میشود که با خانوادهی محافظهکار دامادش آشنا میشود و تفاوت فرهنگی بین خودشان را میبیند…
خلاصه داستان: داعهان که یک ارتشی است، بعد از مدتها به خانه بر میگردد ولی زندگیش به یکباره زیر و رو میشود. این شرایط او را به فردی غدّار و بیرحم تبدیل خواهد کرد…
خلاصه داستان: دختر جوانِ موفقی که قهرمان المپیک ریاضی است بورسیه میگیرد و وارد دنیای انسانهای متمایز، با فاصله طبقاتی زیاد میشود. او سعی می کند با وجود بی تفاوتی، بی مهری و بی ادبیهایی که او را احاطه کرده، رویاهایش را زنده نگه دارد ولی بی عدالتیهایی که در تمام سلول های زندگیاش رخنه کرده، او را مجبور می کند که دست به انتخابی بزرگ بزند و شیّاد شود…
خلاصه داستان: “جزایر ترک” که از خانوادهای با اصل و نسب و قدرتمند میباشد، انتقام خانی که برای دولت کار میکرده و قربانی یک اغتشاش شده است را میگیرد. وی به دلیل مسائل دولتی و امنیت خانوادهاش مُرده جلوه داده شده و زندگی تازهای را شروع میکند. جزایر ترک، در نتیجهی زخمی شدنش در یکی از عملیاتهای خارج از کشور، با دکتری به نام “فیروزه” آشنا میشود. وی هر چقدر هم که دلتنگ همسر و خانوادهاش شده باشد، آگاه است که دیگر نزد آنها باز نخواهد گشت.
خلاصه داستان: “بهار” هنگامی که با خطر مرگ مواجه میشود، متوجه روی دیگری از زندگی به ظاهر بینقص و بهخصوص همسرش “تیمور” میشود. با بیماری ناگهانی بهار، نظم تمام خانواده بهم میریزد. در این حین “اِورن” در تمام زمینهها رقیب تیمور میشود. بدین ترتیب زندگی بهار با ماجراهایی کمدی-تراژدی از نو شکل میگیرد…
خلاصه داستان: مته و ناز بچههای نورچشمی دو خانواده ثروتمند و قوی هستند. هر دوی آنها لوس بار آمدهاند و عادت کردهاند هر چیزی بخواهند در اختیارشان قرار بگیرد. رابطه این دو که براساس قولی که خانوادهها بهم داده بودند شروع میشود، بعد از رویارویی آنجلا(خدمتکار ناز که از بچگی با اون بوده) با مته زیر سوال میرود…