خلاصه داستان: پنجاه سال از زمانی که «الن ریپلی» امتحانات سخت خود برای اثبات بی گناهی اش را داده می گذرد و سفینه ی نجات حامل وی، که او را در حالت خلسه در خود نگاه می داشت و به صورت سرگردان در فضا چرخان بود، دریافت می شود. بر روی کره زمین هیچ کس داستان وی در مورد وجود آدم فضایی در سیاره ی LV-426 را باور نمی کند. اداره ای که با نام «کمپانی» شناخته می شود، گروهی را مامور می کند تا به LV-426 بروند و صحت این مطالب را بررسی کنند. پس از مدتی تمامی ارتباطات با گروه فرستاده شده قطع می شود و Company اِلن ریپلی و گروهی از سربازان بسیار حرفه ای را برای بررسی و نجات گروه قبلی به LV-426 می فرستد.
خلاصه داستان: سفینه ی «نوسترومو» برای انجام پژوهش های فضایی به کهکشان فرستاده و یکی از سرنشینان آن به نام «کین» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودی ناشناخته به درون سفینه می شود. موجودی که خیلی سریع رشد می کند و به نظر می رسد هدفی جز کشتار و نابودی نداشته باشد..
خلاصه داستان: گروه جی. آی . جوئی پس از مبارزه با اخلال گران امنیت جهانی، اینبار به جرم اقدام علیه امنیت ملی، با دستور مستقیم رئیس جمهور به جهت انهدام گروه مواجه می شوند. اما بازماندگان این جریان پی به اتفاقات پشت پرده ای می برند که بوی خیانت و دسیسه از آن به مشام می رسد…
خلاصه داستان: گروهی از بهترین و کارآزموده ترین افراد ضربت در کنار یکدیگر جمع شده اند تا با دلال اسلحه ای که قصد به آشوب کشاندن دنیا را دارد، مقابله کنند…
خلاصه داستان: در سال 2050 که جمعیت مردم بسیار زیاد شده، دولت برای کنترل جمعیت مسابقه ای را با عنوان مسابقه مرگ طراحی کرده است. این رقابت سالانه در سراسر کشور برگزار شده و تنها راه جمع آوری امتیاز در آن این است که شرکت کننده با وسیلهی نقلیه خود دیگران را به کام مرگ بکشاند…
خلاصه داستان: سال ۲۰۲۹ در بحبوحه ی جنگی هسته ای، ماشین ها و روبات ها عملا کنترل زمین را به دست گرفته اند و مشغول نابود کردن آخرین انسان های باقی مانده هستند. «نابودگر» (شوارتسنگر) موجودی ماشینی است که به سال ۱۹۸۴ فرستاده می شود تا زنی جوان به نام «سارا کانر» (همیلتن) را که مادر «جان»، ناجی بشریت در جدال با روبات ها خواهد بود، بکشد.
خلاصه داستان: «جان کانر» (استال) حالا بیست و پنج ساله است و T-X، پیش رفته ترین و پیچیده ترین روبات / انسان «اسکای نت» از دل زمان فرستاده می شود تا کار ناتمام T-1000، ماشین قبلی را به اتمام برساند. حالا تنها امید «کانر» برای زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلی است…
خلاصه داستان: داستان فیلم درست از جایی آغاز می شود که قسمت اول به پایان رسیده بود. تریس و فور پس از فرار به بیرون دیوارها و خارج شدن از جامعه تحت کنترل جنین با گروه هایی در بیرون از مرز روبروه شده اند که با یکدیگر متحد هستند و یک هدف دارند؛ گروهی که Amity نام دارد و توسط زنی به نام جوآن سرپرستی می شود، زنی که تریس نمی داند آیا او هم قدرت ماوراء طبیعی دارد یا خیر و…