خلاصه داستان: راج ماشین پدر مردهاش را بازسازی میکند و نام آن را تارزان میگذارد، اما ماشین به شکلی معجزهآسا جان میگیرد. کم کم ماشین شروع به کشتن قاتلان پدر راج می کند.
خلاصه داستان: وقتی The Hood پایگاه مخفی International Rescue را پیدا کرده و به آن حمله می کند و بیشتر خانواده تریسی را به دام می اندازد، فقط آلن تریسی جوان و دوستانش می توانند روز را نجات دهند.
خلاصه داستان: دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
خلاصه داستان: «پیتر پارکر» (مگوایر) خود را از فعالیت های نجات بخش کنار کشیده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبیا ادامه می دهد و کما کان به عنوان عکاسی نیمه وقت برای روزنامه ی «دیلی با گل» کار می کند. تا این که ناچار می شود برای مقابله با تهدیدات دانشمند دیوانه ای به نام «دکتر اکتاویوس» (مولینا) وارد عمل شود...
خلاصه داستان: اون دنیا رو با دمش گرفته تصور کنید یک سگ که می تواند بکهام را در زمین بازی کند، در حالی که یک تیم از ناسازگاری های خنده دار را به یک ماشین مبارزه متوسط تبدیل می کند. این سگ صحنه فوتبال بین المللی را با دم گرفته است.
خلاصه داستان: کالوین پالمر که مسئولیت اداره مغازه آرایش گری ای که پدرش و پدربزرگش صاحبان پیشینش بوده اند را به عهده دارد حالا باید با رقیب های جدیدی مواجه شود...