خلاصه داستان: وقتی جیمز چمبرز، قهرمان سنگین وزن بوکس که به خاطر اذیت و آزار مردم متهم و محکوم شده، وارد زندان می شود، هاچن که قهرمان محفل غیر رسمی بوکسورهای زندان به شمار می آید، در وجود او رقیبی سرسخت می بیند…
خلاصه داستان: داستان از این قرار است که ابتدا حملهای توسط گروهی از ببرهای تیزدندان به یکی از دهکدههای انسانها صورت میگیرد و طی آن همسر یکی از افراد قبیله اسکیموها در طول جنگ همراه با بچهاش فرار میکند. یکی از ببرها به دنبال او میرود و او مجبور میشود تا خود را در آب بیاندازد. کمی بعد ماموتی تنها(به نام مندی) همراه با خرس بسیار تنبلی (به نام سید) که با او به تازگی آشنا شده است-بر حسب یک تصادف سید به او وابسته شده است-آن زن را در رودخانه میبیند، زن بچهاش را به آنها میدهد و خود جانش را از دست میدهد. در ادامه …