خلاصه داستان: دانیل همراه مربیش به اوکیناوا می رود تا مربیش به پدر در حال مرگش سری بزند. اما در همین حین مربیِ او با رقیب قدیمیش برخورد می کند و دانیل هم دشمن هایی در آنجا پیدا می کند و…
خلاصه داستان: رانا ویکرام سینگ (آمریش پوری) دو پسر دارد، افسر پلیس راجش (فروز خان) و بازیبوی سرگرمکننده آمار (آنیل کاپور). راجش تجربه دردناکی را از دست دادن دختری که دوستش داشت (سریدوی) را پشت سر گذاشته است، زمانی که او تسلیم شد...
خلاصه داستان: یک لحظه “جیمز فرگوسن” خود را در یک مهمانی کاری می بیند اما لحظه بعد به سال ۱۹۱۷ بازگشته و در هواپیمای جنگی دوران جنگ جهانی اول خود را می یابد. “آقای ریموند” توضیح می دهد که او دارای یک قل دیگر در زمان گذشته است که هر گاه یکی از آنها به دردسر…
خلاصه داستان: آستریکس کوچک و همراه نسبتا بزرگترش اوبلیکس، جنگجویان آخرین دهکده در گال که هنوز پس از تهاجم رومیان آزاد بودند، عازم ماموریتی شدند تا بشکه ای از معجون جادویی معروف دروید خود را برای کمک به آستریکس تحویل دهند...
خلاصه داستان: تاچیبانا رین، ملقب به هانكونما (در گویش فوكوشیما، پسر بزرگ تر) در سوما، فوكوشیما بزرگ شد. رین و مادرش یائه برای بدست آوردن پول سخت کار کردند تا بتوانند وارد مدرسه معتبری در'میاجی'، جایی که او برای تحصیل زبان انگلیسی و یادگیری علوم خاص می رود. پس از ازدواج، رین به همراه همسر و خانواده اش به توکیو نقل مکان می کند و در نهایت به یک روزنامه می پیوندد و یکی از اولین خبرنگاران روزنامه ژاپن می شود.
خلاصه داستان: دیدی پس از قبول شدن در آزمون رانندگی کامیون در یک شرکت حمل و نقل شروع به کار می کند . مدیر شرکت که او را آدم ساده لوحی می بیند حمل یک کامیون زباله خطرناک به مقصد فرانسه را به وی می سپارد و …