خلاصه داستان: جیووانی ویوالدی حسابدار آخر خدمت است و تمام تلاش خود را دارد تا پسرش را استخدام سازمان خود کند اما در این راه حادثه ای تلخ می افتد و زندگی جیووانی را تحت تاثیر قرار میدهد.
خلاصه داستان: این سریال دربارهٔ ماجراهایی است که برای دو دوست «آنتون لوپان» (رومانیایی) و «پییر وَیان» (فرانسوی) رخ میدهد. آنتون لوپان بهدنبال کشتی بادبانی دو دکلهای به نام «اسپرانتا» است که متعلق به او و دوست فرانسویاش است، غافل از اینکه این کشتی مورد حملهٔ دزدان دریایی واقع شدهاست. او همچنین در جستجوی این دوست فرانسویاش است تا با او، راهی سرزمینهای جدید و ناشناختهای شوند که هیچکس، از جمله "پدر پییر" تابحال موفق به کشف آنجا نشده و یا زنده از آنجا برنگشته و همگی در این جستجو موفق نبودهاند...