خلاصه داستان: “لای” قهرمان جوانی است که هیچ متجاوزی نمیتواند در برابرش قد علم کند اما پاپوشی برای وی دوخته میشود. او با استاد فاسدی به مبارزه برمیخیزد اما از آنجا که استاد، به سلاح عجیب و مرگباری مجهز است، “لای” از او شکست میخورد و مجبور می شود بخاطر قولی که داده (هر کسی که در این مبارزه شکست بخورد باید دست راست خود را قطع کند) دست خویش را با شمشیر خود قطع کند و…
خلاصه داستان: دانش آموز جوان کونگ فو کار (شی زو) به دنبال یک استاد زن منزوی هنر رزمی است که از او هنر رزمی پیشرفته یاد بگیرد تا شیطان سیاه را شکست دهد …
خلاصه داستان: مورفی تنها بازمانده گروه خود است که در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم توسط یک زیردریایی آلمانی قتل عام شدند او به هر نحو ممکن خود را به ساحل رسانده و شروع به طرح نقشه انتقام می کند او تلاش می کند با هر روش ممکن زیردریایی را غرق کند و...
خلاصه داستان: «جیمز باند» (کانری) با پی گیری ماجرای قاچاق الماس در می یابد که دشمن دیرین، «بلوفلد» (گری) می خواهد با الماس، لیزر غول آسایی بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشینگتن را نشانه بگیرد...
خلاصه داستان: آنتونی بریزبارد، نمایشنامه نویس کمدی معروفی میباشد که با مشکلات مالی مواجه است و در حال آماده کردن ویلای خود به یک زوج انگلیسی میباشد . با این حال، هیچ کس نمی داند که بریزبارد و ...
خلاصه داستان: مردی که سوگند خورده است از خشونت دوری کند، همراه عموزاده‌هایش در یک کارخانه یخ شروع به کار می‌کند. اما زمانی که آن‌ها یکی یکی بطرز مرموزی ناپدید می‌شوند، او مجبور میشود سوگندش را زیر پا بگذارد…
خلاصه داستان: کارآگاه «جیمی دویل» (جین هاکمن) به همراه دستیارش بادی روسو (روی شیدر) از محموله هروئینی که قرار است به نیویورک وارد شود، مطلع شده و قصد دارند جلوی آن را بگیرند. از طرفی رئیس فرانسوی قاچاقچیان بنام «آلن چارنیر» (فرناندو ری) قصد دارد به هر قیمتی شده محموله را به مقصد برساند
خلاصه داستان: هری کثیف؛ فیلمی در سبک نئو-نوآر اکشن مهیج و اولین قسمت از سری فیلم های هری کثیف به کارگردانی دان سیگل و با بازی کلینت ایستوود است. در شهر سن فرانسیسکو، «بازرس هری کالاهان» که به خاطر خشونت شدیدش معروف به «هری کثیف» است می‌کوشد تا شریک قاتل روانی را از سر جامعه کم کند…
خلاصه داستان: فروشنده اي به نام «ديويد مان» (ويور) که براي انجام کاري به کاليفرنيا رفته، به خاطر ترافيک سنگين بزرگ راه، از يک جاده ي محلي به راهش ادامه مي دهد. او در ميانه ي راه، براي پرهيز از دود غليظ يک تانکر، از آن سبقت مي گيرد، اما اين کار راننده ي تانکر را به خشم مي آورد و تعقيب و گريزي ديوانه وار و خطرناک آغاز مي شود...
