خلاصه داستان: پس از ربوده شدن فرزند والدین ثروتمند، پلیس و یکی از اعضای مطبوعات برای کمک به والدین در جستجوی آنها مداخله می کنند، اما در نهایت تصمیمات قریب الوقوع آنها را پیچیده می کنند.
خلاصه داستان: مهندس راه آهن "آندرا مارکوچی" به مدت سی سال است که با دوست و همکارش "جیجی لیورانی" کار کرده و از کار خود راضی بوده و احساس غرور می کند.او به همراه دوستانش پس از کار به باری که متعلق به یکی از کارگران سابق راه آهن است رفته و خوش می گذراند.او ازدواج کرده و رابطه نزدیکی با پسرش "ساندرو" دارد اما در مواجه با پسر بیکارش "مارسلو" و دخترش "جولیا" با مشکلاتی روبروست...
خلاصه داستان: در پاریس قرن پانزدهم، دختر کولی جوان و زیبایی بنام اسمرالدا به همراه بز باهوش خود جالی میرقصید و برنامه اجرا میکرد. کلود فرولو، رییس شماسهای نتردام و راهبی که نفس شکنجهاش میدهد در نهان عاشق اسمرالدا شدهاست، او سعی میکند با کمک کازیمودو، ناقوس زن گوژپشت و بدشکل نتردام اسمرالدا را برباید، ولی با دخالت کاپیتان فوبوس ...
خلاصه داستان: "اد آوری" معلم و همسری خوب دچار بیماری نادری است. او در بیمارستان بستری شده و طبق نظر پزشکان تنها چند ماه فرصت زندگی دارد. او می پذیرد در یک درمان آزمایشی شرکت کند سپس به طور معجزه آسایی بهبود یافته و به خانه نزد همسر و پسرش بازمی گردد. اما این درمان معجزه آسا تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود...
خلاصه داستان: در سال 1897 بسیاری از مجریان قانون با دردسر ها و ناراحتی هایی که از جانب دزدهای جوان ایجاد میشد دست به گریبان بودند داستان این فیلم درباره سر گذشت این دزدان جوان و مبارزه پلیس با آنها میباشد...
خلاصه داستان: جای ساکنان یک روستای آرام، دستهای از غازها، سگها، روباهها و خرگوشها هستند که زندگی روستایی را بهعنوان پستچی، روزنامهنگار و مهمانخانهدار تجسم میکنند.
خلاصه داستان: كافه ى اژدهاى آبى، فینیكس. « بو » ( موراى ) كابوى شنگول و شلوغى است كه براى شركت در مسابقه ى گاوچرانى به شهر آمده و خیلى زود دلباخته ى « چرى » ( مونرو ) - خوانندهى كافه - مى شود و مى خواهد با او ازدواج كند.
خلاصه داستان: "پرنسس بئاتریس" از زندگی مجلل خود لذت می برد تا اینکه تنها دخترش "پرنسس الکساندرا" پس از ملاقات پسر عموی خود احساس خوبی نسبت به او پیدا می کند."پرنس آلبرت" تمام اروپا را به دنبال عروسی مناسب برای خود جستجو کرده و...
