خلاصه داستان: یک زن جوان که از زندگی خود ناراضی است و خانواده خوبی ندارد، مجبور می شود با یک فرمانده ارتش بی عاطفه و سرد ازدواج می کند، اما همه چیز با گذشت زمان تغییر می کند و...
خلاصه داستان: جباری، هنرمندی جذاب و با لباس های خیابانی در آستانه موفقیت واقعی. جباری پس از برخورد شانسی با همسایه عکاس جدیدش، میدو، باید بفهمد که آیا میتواند فضایی برای عشق در زندگیاش ایجاد کند یا خیر.
خلاصه داستان: داستان عاشقانه دو سگ به نامهای تامی و آمالو که صاحبانشان به دلیل تفاوتهای مذهبی با آنها مخالف هستند. سگها تصمیم میگیرند فرار کنند و سفری ماجراجویانه را آغاز میکنند که مملو از چالشهای بسیاری است.
خلاصه داستان: ایوان بونر یک فراری ارتش است که برای مقابله با عواقب اعمال خود به خانه بازمی گردد. وقتی با مدل جذاب دیدر مک کلاسکی ملاقات می کند، حواسش پرت می شود و فکر می کند عاشق شده است.
خلاصه داستان: در تلاش برای شروع دوباره، آدام (ایوانز) در حالی که به محله قدیمی خود باز می گردد تا شیاطین خود را آرام کند در حالی که برادر مردی که او کشته است به دنبال انتقام است، به دنبال رستگاری می گردد.
خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد دختری به نام لیو است که به لندن نقل مکان میکند و با گروهی مرموز از پسران آشنا میشود. او همراه با آنها به دنیایی رویایی و اسرارآمیز سفر میکند. اکنون لیو و گروه پسران مراسمی را برای تحقق بزرگترین رویای خود برگزار میکنند، اما رسیدن به این هدف، به یک فداکاری بزرگ نیاز دارد و ...
خلاصه داستان: یک زوج جوان هستند که به هم شدیدا علاقه مندند اما نمی تونند با هم باشند چون فقط اون زمان برای اونا مناسب نیست. سالها میگذره و این دو نفر همدیگه رو ملاقات می کنند و در اون لحظه هست که قسمت اونا شروع میشه. یک دختر میلیونر ( Lee Eun Joo) میشه حامی سرسخت واقعیت های ناخوشایند زندگی از طرف دیگه (Lee Seo Jin) یه تاجر ماهر ماهر ثروتمند میشه که حمایت میکنه از دانش آموزان بی سرپرست. این دو نفر با دید متفاوتی به دنیا نگاه می کنند. Lee Eun Joo خشونت رو تو دنیا یاد میگیره و Lee Seo Jin با یه تغییر یاد میگیره چه جوری از زندگی لذت ببره… در پایان پس از رسیدن به زمان مناسبی این دو هم دیگه رو درک می کنند.