خلاصه داستان: در یک ماموریتی دینی در چین، “پدر اوشی” که مدت زیادی است منتظر مانده ثابت می کند مردی قوی بوده اما بطور نگران کننده ای به پرستار ماموریت “آنه” علاقه مند می شود… ...
خلاصه داستان: « جيم » ( دين )، پسر جوان خانواده اى است كه در آن مادر ( دوران ) تسلط عجيبى بر پدر ( باكوس ) دارد. به همين دليل « جيم » با اين دو رابطه ى چندانى ندارد. او در دبيرستان جلب « جودى » ( وود )، دخترى مى شود كه از بى محبتى هاى پدرش رنج مى برد...
خلاصه داستان: میلیونر بزرگ “جارویس پندلتون” ، در سفری به فرانسه با دختری هجده ساله در یتیم خانه آشنا میشود . او که به دختر جوان علاقه مند شده ، با در نظر گرفتن اختلاف سن ، او را تا رسیدن به کالج حمایت میکند و …
خلاصه داستان: دو برادر به نام های "بن" و "کلینت"، به دامدارانی که از تگزاس به مونتانا می روند می پیوندند. در راه تگزاس، آنها "نلا" را از دستان سرخپوستان آزاد کرده و او تصمیم می گیرد آنها را همراهی کند. "بن" و "نلا" به هم علاقه مند می شوند اما او به میزانی که "نلا" می خواهد جاه طلب نیست و ...
خلاصه داستان: یکی از سربازان سابق اتحاد تصمیم دارد مرتعش را به فروش رسانده و به همراه نامزدش به شرق سفر کند اما قیمت پائینی که به او پیشنهاد میشود او را وادار به تجدید نظر می کند اما وقتی یکی از دستیارانش کشته می شود او تصمیم به مبارزه می گیرد و ...
خلاصه داستان: سارق جوانى ، « بن هارپر » ( گریوز ) به جرم قتل اعدام میشود اما به واعظ روان پریش ، « هرى پوئل » ( میچم ) بروز نمیدهد که پول سرقتى خود را کجا مخفى کرده است . « هرى » نیز پس از آزادى سراغ خانواده ى « هارپر » میرود و میکوشد تا از جاى پولها باخبر شود . پسر کوچک خانواده ، « جان » ( چاپین ) میداند که پدرش پولها را در عروسک خواهرش ( بروس ) مخفى کرده … ...
خلاصه داستان: ژان پس از گذراندن یک شب با دوست دخترش ، با جسد مرده در جاده خانه روبرو شد. وی این حادثه را به پلیس گزارش می دهد که گمان می کند ژان مسئول این مرگ بوده است.
خلاصه داستان: سگ اسپانیولی به نام “بانر” با دوستانش “جارک” و “تراستى” در محله ى اعیانى شهر زندگى خوشى دارد. تا این که صاحبان “بانر” به سفرى مى روند و او از خانه رانده مى شود. حالا در مناطق غریبه ى شهر، “ولگرد”، سگ بى اصل و نسب به کمکش مى آید…