خلاصه داستان: امیلی یک دختر پولدار لوس است که دوست دارد همیشه مورد توجه باشد. یک روز او خود را در صندوق عقب یک ماشین پنهان میکند تا وانمود کند او را دزدیده اند. برحسب اتفاق ماشین توسط یک دزد به سرقت میرود…
خلاصه داستان: صاحب يک فروشگاه موادغذايي در گرينويچ ويليج به نام «مايلز مانرو» (آلن) با اکراه براي عمل جراحي به بيمارستان مي رود. زمان، سال 1973 است. عمل ناموفق مي ماند و پزشکان به سرعت او را منجمد مي کنند. «مايلز» دويست سال بعد بيدار مي شود و خود را در دنيايي پيش رفته و نامأنوس مي يابد...
خلاصه داستان: در یک روز گرم تابستانی سال 1933 در "فیلی جنوبی"، جنارو 12 ساله و مادر بیوه اش به همراه پدربزرگ ناتوانش زندگی می کنند. پدربزرگ بیرون از خانه نشسته است در حالیکه ....
خلاصه داستان: "تیلدا" پیش از اینکه پدر و مادرش بخواهند پدربزرگ دوست داشتنی اش را بدلیل بیماری آلزایمر به خانه سالمندان بگذارند، تصمیم میگیرد او را به آخرین ماجراجویی اش ببرد، تصمیمی که خانواده اش را تا مرز از هم پاشیده شدن می برد...
خلاصه داستان: لری کراون کارمند وظیفه شناسی است که علیرغم اینکه او یکی از بهترین کارمندان شرکت است، به دلیل فقدان مدرک دانشگاهی مجبور هستند تا او را بیرون کنند. او تصمیم میگیرد تا به دانشگاه برود تا بتواند از این طریق به مدارج بالاتر دست پیدا کند و شغل بهتری برای خود دست و پا کند.
خلاصه داستان: در پی چندین قتل سریالی، چندین ورثه که با فقر دست و پنجه نرم می کنند، ارثیه ای 10 میلیون دلاری را از آن خود می بینند. درنهایت 6 نفر از افراد ورثه باقی می مانند که یکی از آنها نیز “دی دی” بوده. 5 نفر دیگر قصد جان او را می کنند تا او نیز از مجموعه ورثه خارج شود اما ...