خلاصه داستان: شهری موسوم به گنجینه، توسط دو پسر بچه محافظت میشود. این در حالی است که گانگسترهای ژاپنی تلاش میکنند که این شهر را به تصرف خود در آورند و آن را با هدف توسعه، پاکسازی نمایند و…
خلاصه داستان: ویلبر خوکی است که میداند دوستی چقدر مهم است. او این را از عنکبوتی به نام شارلوت یاد گرفته است. بنابراین وقتی ویلبر با گاردین که یک بره تنهاست آشنا میشود، ویلبر بلافاصله او را به دوستی میپذیرد. ویلبر به گاردین لذت زندگی در مزرعه را نمایش میدهد و او را با سه عنکبوت خاص به نام های نلی، آرانیا، و جوی که آنها را دختران شارولت معرفی کرده، آشنا میکند. یک روز دختران ویلبر و شارلوت با یک موشه حیله گر به نام تمپلتون به مسافرتی فراموش نشدنی میروند و…
خلاصه داستان: داستان فیلم به Deku و All Might میپردازد که به جزیره ی شناور دست ساز بشر برای یک نمایش عجیب سفر میکنند که جزیره هک میشود و ساکنان جزیره گروگان گرفته میشوند...
خلاصه داستان: هورو ساکاکی و متحدانش پس از شکست خردشده در دست خداوند زمین، هورو ساکاکی و متحدانش با یک قبیله مهاجم اسرارآمیز، که از انسانهایی که 20،000 سال پیش در زمین پشت سر گذاشته بودند، روبرو می شوند، کشف یک قلعه محاصره شده از شهر که از گودزیلا بلند شده است
خلاصه داستان: وقتی که پدر واتاروی 11 ساله خانه را ترک میکند و مادرش به علت بیماری به بیمارستان منتقل می شود، واتارو تصمیم میگیرد به همراه دوستش میتسورو با ورود به یک دروازه جادویی، سرنوشت خود را تغییر دهند. در سرزمین جادوها و هیولاها او باید تمام شجاعت خود را بکار ببرد و به همین علت با چند دوست برای ملاقات با الهه سرنوشت و تغییر این سرنوشت اشتباه و بد خود عازم سفر میشود و…
خلاصه داستان: یک پرستوی چابک به نام مانو با اعتقاد به این که او یک مرغ دریایی است بزرگ میشود. اما زمانی که متوجه میگردد مرغ دریایی نیست زندگیاش از این رو به آن رو میشود و از خانه فرار میکند. در این بین او بعد از یک تهدید خطرناک تبدیل به یک قهرمان میشود و…
خلاصه داستان: داستان در عصر شوالیه های شجاع، شاهزاده خانم های زیبا و دوران مبارزه با جادوگران رخ می دهد. روسلان، یک هنرمند سرگردان که رویای شوالیه شدن را دارد، میلای زیبا رو را ملاقات میکند و عاشقش میشود در حالی که نمیداند میلا دختر پادشاه است اما این دلیل نمیشود که در کنار یکدیگر خوشبخت نباشند و این خوشبختی مدت زیادی طول نمیکشد و چرنومور جادوگر بد طینت میلا را مقابل چشمان روسلان می رباید و…
خلاصه داستان: کلادوین رویای ساختن سالن زیبایی برای هیولاها و افردا عجیب غریب را در سرش می پروراند؛ تا اینکه فرانکی نیروگاه برق از کار افتاده و رها شده را مکانی مناسب برای ساختن رویای دوستش میداند اما…