خلاصه داستان: داستان پیرامون ماجراهای وسایل خانه یک دامپزشک به نام «راب» می گذرد. راب و همسرش به تازگی صاحب فرزندی شده اند و همهٔ وسایل خانه از قبیل: توستر، جاروبرقی، رادیو، پتو و... از این اتفاق بسیار خوشحال اند. آنها سعی می کنند به کودک کمک کرده و در بزرگ کردن او سهیم باشند...
خلاصه داستان: یک توستر به همراه یک پتو،یک رادیو و یک جاروبرقی پس از رها شدن در کلبه ای میان جنگل سفری خطرناک را برای پیدا کردن صاحب خود به شهر آغاز می کنند...
خلاصه داستان: یک دانشجوی دامپزشکی مشغول نوشتن پایاننامۀ تحصیلی خود است. او تعدادی حیوان را که مورد آزار دیگران قرار داشتند از خیابانها یا خانههای آنان جمع کرده و در اطاقی به همراه وسایل برقی خود نگهداری و درمان میکند. در اثر اختلال در جریان برق کلیۀ اطلاعات رایانهای مربوط به پایاننامۀ دانشجوی جوان پاک میشود! همه از این وضع بسیار متأسف میشوند. دانشجوی جوان مجبور میشود حیوانات را به دلیل مشکلات ایجاد شده به دوست بدجنسی بسپارد، غافل از اینکه او هم آنها را به جاهای دور میفرستد، اما…