خلاصه داستان: ارهان که استاد ادبیات دانشگاهی در اسکیشهیر است پس از یک اتفاق غیرمنتظره راهش را از عایشه که در شُرُف ازدواج با او بود جدا کرده به استانبول میرود و با اویا آشنا میشود. او که با اویای عکاس بهترین روزهای زندگیاش را میگذراند ازدواج میکند ولی در همان روز ...