خلاصه داستان: کنت گونزاگه نقشه ای علیه پسر عموی خود دوک نورس می کشد. دوک نورس وارث حقیقی ثروت گونزاگه است.کنت رازی در مورد وجود نوزاد نامشروع دوک که به تازگی متولد شده را نزد خود نگه میدارد، اما دوک از وجود کودک باخبر شده و برای ازدواج با مادر کودک عازم سفر می شود