خلاصه داستان: پسر بچه یتیم، آنتونیو استرادیواری، برای اولین بار در زندگی اش که صدای ویولن به گوشش خورد، او را از خود بی خود کرد. پسرک سعی کرد تا ویولنی برای خود بسازد، و با این کارش توجه ویولن ساز معروف نیکل آماتی را به خود جلب کرد و او تبدیل به شاگرد او در کارگاهش می شود. او عاشق "فرانچسکا" شده و با او ازدواج می کند و..... ...