خلاصه داستان: 1830، جایی در فرانسه. آئورو یک بیوه جوان، زیبا و با فضیلت است. او با رافائل، مردی عیاش و فاسق آشنا می شود. رافائل منتظر مرگ است و با تعقیب زنان و نوشیدن مشروب زمانش را می گذراند. او ابتدا سعی می کند آئورا را اغوا کند، اما تحت تأثیر او قرار می گیرد و منصرف می شود. هردو عاق هم می شوند امااین عشق آنقدر دست نیافتنی است که منجر به یک فاجعه می شود و ...