خلاصه داستان: در یک مغازه خانوادگی تمام چیز هایی که برای زندگی لازم است فروخته می شود. پس از تولد یک کودک جدید، این خانواده در اداره این مغازه به مشکل می خورند.
خلاصه داستان: یک معمار ، یک بازیگر , یک شاهزاده و یک مخترع روسی در حالی که سعی در رشوه دادن به یک مقام مالیاتی برای فرار از پرداخت مالیات های گزاف دارند ...
خلاصه داستان: این مجموعه تلویزیونی، زندگی ساکنان یک مهمانخانه شبانه روزی در شهر سئول، طی دهه ۱۹۹۰ میلادی را به نمایش درمی آورد و چالش های نقل مکان به یک محیط جدید و کنار آمدن با دیگران را به تصویر می کشد و...
خلاصه داستان: این سریال دیدنی، ماجراهای شخصیت هایی به نام اسپایرو، ایراپتور، استیلث اِلف، جت-وک و پاپ فیز را در دنیای پهناور اسکای لند به تصویر میکشد. آنها باید از این دنیا در برابر توطئه های موجودات شرور محافظت کنند و...
خلاصه داستان: روزی که آلیزه بدنیا میآید مادرش فوت میکند و پدرش سالیان سال بدون کمترین سختی او را بزرگ میکند، برای همین خیلی دختر لوس و خودخواهی بار میآید. آلیزه که با تصمیم پدرش برای ازدواج مجدد رسما دیوانه میشود، تصمیم میگیرد از پدرش انتقام بگیرد و …
خلاصه داستان: جونگ کو وون یک شیطان است. او میتواند با انجام معاملات خطرناک اما شیرین با انسانهایی که زندگی سختی را تحمل میکنند، تا ابد زندگی کند. او با چشم حقارت به انسانها نگاه میکند و 200 سال است که مانند یک شکارچی در این دنیا پرسه زده میزند. اما در این میان وقتی جونگ کو وون با دختری به نام دو دو هی روبرو میشود، به یکباره تمام قدرت خود از دست میدهد. حال او مجبور میشود برای جلوگیری از انقراض خود با دو دو هی به صورت قراردادی ازدواج کند، تا از او که تمام قدرتش را گرفته است، محافظت نماید اما…
خلاصه داستان: ماكس زاندر در مزار خانوادگياش قسم ياد ميكند با نبرد عليه تبهكاران در برابر فجايع بايستد. او وارد بخشي از تشكيلات پليس بين الملل ميشود تا اينكه در يك عمليات غافلگير كننده يكي از بهترين دوستانش را از دست ميدهد. ماكس تظاهر به مردن ميكند تا همچو رويا برگردد و زندگي تنها را انتخاب ميكند و گروهي را تشكيل ميدهد كه تا پايان عمر براي نابودي تبه كاران تلاش كند او يك نقابدار است..
خلاصه داستان: یک جادوگر جوان به نام سامانتا با یک فانی به نام «دارن» آشنا میشود و با او ازدواج میکند. او سعی میکند که از قدرتهای جادوییش استفاده نکند و مانند سایر زنها خود کارهایش را انجام دهد. این در حالی است که خانوادهٔ جادوگرش از این وصلت راضی نبوده زیرا دارن جادوگر نیست و مدام در زندگی آن دو دخالت میکنند.
خلاصه داستان: کاسپر یک تکلیف جدید دارد: با طرف ترسناک خود تماس بگیرید و شروع به ترساندن "گوشتی ها" کنید یا در غیر این صورت یک چالش به اندازه کافی سخت برای دوستانه ترین روح است. اما زمانی که او برای یادگیری هنر خود به مدرسه ترساندن می رود، نقشه ای توسط آلدر و داش، مدیر مدرسه بی رحمانه، برای تسلط بر جهان را کشف می کند. تنها با خودش و دوستان نامناسبش، Ra، مومیایی با "مشکلات حل شدنی، و مانتا، زامبی که دست و پاهایش را حفظ نمی کند، احتمالات در برابر او وجود دارد. اما چیزی که آلدر و داش متوجه می شوند این است که قدرت دوستی بیشتر است. بیش از هر نقشه شیطانی، و وقتی دوستان با هم کار می کنند هیچ چیز نمی تواند آنها را متوقف کند.
خلاصه داستان: هنگامیکه زمستان دوباره از راه میرسد، پسری جوان به همراه دوستانش به دختری که در آنجا تازه وارد است ملحق میشوند تا یک مسابقه بزرگ برف بازی راه بیاندازند…